درس های کوچک بازیگری
- · راهنمای درآوردن اشک بازیگران
اگر از شما بخواهند ظرف 30 ثانیه بزنید زیر گریه، آیا از عهده اش بر میآیید؟ (پیش از خواندن این مطلب، گریه کردن را امتحان کنید) گریه کردن برای بازیگران یکی از دشوارترین کارها است؛ خصوصاً برای آنهایی که روی صحنه بازی میکنند. بازیگر میتواند به خاطرات دشوار گذشتهاش فکر کند تا واقعاً اشکش سرازیر شود. با این حال برخی از بازیگران «کلک میزنند» تا با چشمان خیس جلوی دوربین بروند. این چند تا شیوه را امتحان کنید:
- گریه بر اساس خاطرات: اگر شبیه خیلی از آدمهای دیگر باشید احتمالاً یا تماشای یک فیلم ناراحتکننده یا پس از جدایی از دلدارتان میتوانید حسابی بزنید زیرگریه. البته برخی از گریهها نتیجة اندوه یا درد شدید هستند و گاهی از سرِ خوشی میزنیم زیر گریه. بازیگران میتوانند خاطرات گذشته را در ذهن زنده کرده و اشکهای واقعی بریزند. برای این که یک بازیگر بتواند بر اساس یادآوری خاطرات گذشته گریه کند بایستی با گذشتة خودش به شدت در ارتباط باشد. در طول تمرینها پس از یادآوری خاطرات گذشته دیالوگهایتان را بگویید. برای هر بخش از بازیتان از خاطرهای مناسب استفاده کنید. سعی کنید راههایی پیدا کنید که دیالوگهای فیلمنامه با لحظات خصوصی زندگیتان همخوانی داشته باشد.
- از ترسهایتان بهرهبرداری کنید: برخی از بازیگران نمیتوانند به رویدادهای واقعی فکر کنند. گاهی نیز خاطرات ممکن است با فیلمنامه همخوان نباشد. در این موارد پیش از شروع فیلمبرداری هر صحنه و البته هنگام فیلمبرداری آن، بازیگر میتواند رویداهایی دشوار را در ذهنش تصور کند که هیچ وقت رخ ندادهاند که اگر اتفاق افتاده بودند، ویرانکننده میبودند. بد نیست بدانید چندتایی از بازیگران هستند که در این مواقع به گمشدن عروسکهای مورد علاقهشان یا از دست دادن نزدیکان خود فکر میکنند و برخی هم تصور میکنند دچار بیماری وحشتناکی شدهاند. این دو روشی که در موردشان حرف زدیم به تخیل، آگاهی عاطفی و پشتکار فراوانی نیاز دارند.
- · در همین لحظه زندگی کنید: «در لحظه زندگی کنید» یعنی بازیگر آنچنان روی شخصیت تمرکز کند که اشکهایش به دلیل همدلی او با آن شخصیت سرازیر شوند. البته یادمان باشد همة نویسندهها نمیتوانند فیلمنامههایی با شخصیتهای قدرتمند بنویسند.
- · اگر هیچ ارتباط عاطفی در کار نباشد: بدبختانه مشکلی درمورد روش«در لحظه زندگی کنید» وجود دارد. در هر متنی جواب نمیدهد. اگر مجبور باشید گریه کنید اما به شخصه هیچ احساسی نداشته باشید؛ چه پیش خواهد آمد؟ هیچ بازیگری نیست که نداند در یک متن ضعیف تقریباً امکان ندارد هر وقت که لازم است، بتوان گریه کرد. در این موارد نمیتوان «در لحظه زندگی کرد» مگر این که واقعاً فیلمنامه قدرتمند باشد.
- · روش زلدن: قرار نیست هیچ ارتباط حسی و عاطفی در کار باشد؟ خاطرات گذشته قرار نیست اشکتان را دربیاورد؟ پس این روش را امتحان کنید: چشمانتان را ببندید. آنها را بمالید (خیلی سفت نمالید، قرار نیست به خودتان آسیب بزنید.) اکنون آمادة بازی کردن هستید. موقع ادای دیالوگ حواستان باشد که پلک نزنید. فقط به زل زدن ادامه دهید. خیلیها وقتی 30 ثانیه به جایی زل بزنند، اشک از چشمشان سرازیر میشود. این اشکها واقعیِ واقعی هستند!
- · در تلویزیون و فیلمها چطور گریه میکنند؟ بازیگران سینما و تلویزیون این شانس را دارند که با گروه عظیمی از تکنسینها و هنرمندان کار کنند. اگر چه برخی از ستارههای سینما پارهای از روشهایی را که به آنها اشاره کردیم به کار می برند اما خیلیها هم هستند که دنبال روش ساده تریاند: مانتول (جوهر نعناع خشک). این وسیله اشکانگیز نتیجهای فوری دارد
- · فراموش نکنید: گریه کردن کاری است بیش از اشک ریختن. یادتان باشد که اشک ریختن اصلاً به معنای اندوه شدید نیست؛ همان طور که چشمان شاد به معنای خوشحالی نیست. اهمیت زبان بدن را فراموش نکنید.
8نکته که هر بازیگری باید بداند
صدها بازیگر را سراغ داریم که هر یک آرزو دارند نقشی بزرگ گیر بیاورند. نکتة غمانگیز این است که تنها تعداد اندکی میتوانند کار پیدا کرده و فیلم بازی کنند و تعداد کمتری هستند که به جز فیلمهای درجه دو و بازی در تلویزیون، نقش دیگری به آنها پیشنهاد شود. پس چه باید بکنید تا شانس موفق شدن خود را ارتقاء دهید؟ به جز مسائلی که دست شما نیست (قیافه و صدایتان) چیزهایی وجود دارد که میتوانید انجام دهید و ممکن است به دردتان بخورد:
1-حرفهتان را بیاموزید: خیلیها فکر میکنند بازیگری آسان است. مانند هر فرم هنری دیگری، بازیگری یک حرفه است و بایستی در آن مهارت یافت. به کلاسهای بازیگری بروید و کار بازیگران دیگر را ببینید و برای مهارت پیدا کردن در این حرف وقت بگذارید. چندتایی بازیگر درجه یک هستند که با مربیان بازیگری کار میکنند چون میخواهند درجه یک باقی بمانند. یادتان باشد که قرار نیست بدون کمک دیگران، همه چیز را بدانید.
2- هیچ وقت دیر نکنید: شاید این امر خیلی آشکار به نظر برسد اما صدها، اگر نگوییم هزارها، بازیگر را سراغ داریم که اصلاً نمیتوانند زمان را درک کنند. جلسات انتخاب بازیگر معمولاً چند دقیقهایی بیشتر طول نمیکشند و تعمداً در ساعات عجیبی برگزار میشوند که ممکن است به ذهن کسی هم خطور نکند. در چنین جلساتی دیر نکنید و هنگام برگزاری آنها صبور باشید.
3-دیالوگهایتان را حفظ باشید: این هم ممکن است به نظرتان مته به خشخاش گذاشتن باشد اما خیلی از بازیگران مقداری از دیالوگهایشان را حفظ کرده و سعی میکنند به این دیالوگها پر و بال بدهند ولی به شکل ناجوری در این کار شکست میخورند. وقت بگذارید و دیالوگهایتان را آماده کنید. نه تنها چیزی را که قرار است بگویید حفظ کنید بلکه چگونه گفتن آنها را نیز تمرین کنید.
4-دیالوگهایتان را بازنویسی نکنید: هیچ وقت و هرگز چیزی بیشتر از آن چه در فیلمنامه آمده به زبان نیاورید. این کار نویسنده را میرنجاند. اگر دوست دارید دیالوگهایتان را خودتان بنویسید، بروید نویسنده شوید.
5-گوش کنید، گوش کنید، گوش کنید: به این دلیل سه بار این جمله را آوردیم چون امیدواریم گوش کنید. به آن چه به شما گفته میشود گوش کنید. گاهی بازیگردان یا نویسنده و یا کارگردان، پیش از شروع جلسة انتخاب بازیگر، چیزی را برای راهنمایی به شما میگوید یا هنگام برگزاری این جلسه و در مورد دیالوگ بخصوصی نکتهای را به شما گوشزد میکنند. به آن چه که به شما میگویند گوش بدهید و بخواهید زمانی را که لازم است تا آن نکته را در درون بپرورید، در اختیارتان قرار دهند.
6- مطمئن شوید عکس شما دقیق است: گاهی عکسهایی که برای معرفی خودتان ارائه میکنید، شما را به عنوان یک بازیگر نشان نمیدهند. یقین پیدا کنید عکس یا عکسهایی که این طرف آن طرف و دست مسؤولین انتخاب بازیگران میدهید؛ هر آن چه را که اکنون هستید نشان دهند. اگر چاق شدهاید؛ موهایتان را کوتاه کردهاید؛ چند سالی پیرتر شدهاید؛ مطمئن باشید که عکسهایتان این چیزها را دقیقا نشان بدهند. عکسهای شما قرار نیست مجوزی برای دادن یک نقش به شما باشند و یقیناً شما هم انتظار ندارید دیگران ندانند قیافهتان چقدر تغییر کرده است.
7-تفسیر کردن: برخی از بازیگران صادقانه متنی را که دستشان دادهاند؛ روخوانی میکنند. آنها به این ترتیب عملاً خود را به یک شخصیت تبدیل میکنند. وقتی متنی را میخوانید و آن را بر اساس میل شخصیتان تفسیر میکنید؛ نه تنها هر نوع ناآرامی و تنش را از خود دور کردهاید؛ بلکه به تصمیمگیرندگان نشان دادهاید که باید روی شما حساب کنند چون آن نقش را با شور و حرارتی واقعی بازی کردهاید.
8-هیچ عذری پذیرفته نیست!: نتوانستهاید دیالوگهایتان را حفظ کنید؟ خیلی بد شد. یک ساعت دیر کردهاید چون توی ترافیک گیر کرده بودید؟ وای متأسف شدم. باشد برای دفعة بعد. حقیقت این است که هیچکس به مشکلات شما اهمیتی نمیدهد. زندگی در جریان است و گاهی در جهان روزمره اتفاق ناخواستهای رخ میدهد که نمیشود نادیدهاش گرفت. اما یادتان باشد که مهم نیست چه بهانهای دارید چون باید از موقعیت بخصوصی صرف نظر کنید. چندین نفر آمادهاند جای شما را بگیرند.
بازیگر شدن ممکن است اصلاً ساده به نظر نرسد. مدتهای مدیدی ممکن است مجبور شوید با ناامنی مالی دست و پنجه نرم کنید. بایستی با اشکال فراوانی از طرد شدن روبرو شوید که کار را از آنچه هست دشوارتر میکنند. بسیاری از بازیگران هیچ وقت موفق نمیشوند. دلیلش ساده است. آنها برخی از سادهترین قواعد بنیادی را نادیده میگیرند و نمیتوانند از مسیری که در آن گیر افتادهاند خلاص شوند. سعی کنید با دنبال کردن این 8 قاعده، بهترین شانس موفقیت را برای خودتان رقم بزنید.
- · به عنوان بازیگر رد شدید؟
اگر از خیلی از بازیگران تازهکار بپرسید؛ شاید یکی از دردناکترین لحظات زندگی آنها وقتی است که دائماً در آزمون بازیگری رد شدهاند. معمولاً رد شدن در آزمون بازیگری ربطی به استعداد شما ندارد و بیشتر به مسائلی مربوط میشود که شما کنترلی بر آن ندارید. ممکن است قدتان بیش از حد کوتاه باشد، خیلی چاق باشید، زیادی بلند قد باشید، زیاده از حد جذاب باشید، خیلی پوست تیرهای داشته باشید، سن و سالتان زیاد باشد یا هر چیز دیگری. برای آنهایی که زندگیشان را پای بازیگری گذاشتهاند؛ این حقیقت تلخی است که پذیرفتنش آسان نیست.
اگر به تازگی وارد دنیای بازیگری شدهاید؛ ممکن است در معرض چنین واقعیت ناخوشایندی قرار بگیرید. ممکن است تمام تلاشتان را کردهاید تا دیالوگهایتان را حفظ کنید و صد در صد یقین دارید که آمادهاید تا تست بازیگری بدهید. اگر بدانید پشت صحنه چه خبر است؛ دیگر پذیرش این مسأله که به درد نخوردهاید، چندان دشوار نخواهد بود. راستش جلسات انتخاب بازیگر چیزی نیستند جز یک شانس برای این که به یک کارگردان یا نویسنده نشان دهید که شما برای بازی در این یا آن نقش آفریده شدهاید. شما چگونه از عهدة این کار بر میآیید؟ ابتدا بیایید روند انتخاب بازیگر را بررسی کنیم:
درمورد فیلم و تلویزیون انتخاب بازیگر برای بازی در یک نقش معمولاً با دیدار با بازیگردان شروع میشود. او فیلمنامه را از تهیهکننده گرفته و در گفتوگو با کارگردان و نویسنده به او گفته شده که چه تیپ بازیگرانی مد نظر است. یادتان باشد که در بهترین حالتش کار او مانند یک ایدة «خام» است، چرا که کارگردان در نهایت بازیگرش را انتخاب میکند. بازیگردان دهها و بلکه صدها نفر را تست میکند. او مانند فیلتری است که بازیگران را غربال میکند و وقتی انتخابهایش را انجام داد؛ آنها را به کارگردان و نویسنده نشان میدهد. روند انتخاب بازیگر دشوار است چون کارگردان و تهیه کننده تصویری ذهنی از کسانی دارند که قرار است در فیلم تازة آنها بازی کنند. برای همین شاید بازیگردان در وهلة نخست کسانی را انتخاب میکند که به لحاظ فیزیکی با شخصیتهای فیلمنامه همخوانی داشته باشند. این جاست که دلهره کمکم شروع میشود. نیازی نیست تأکید شود که پیدا کردن یک نقش کار دشواری است اما دنیا را چه دیدی! ممکن است شما به لحاظ فیزیکی به همان کسی شبیه باشید که تهیه کننده و کارگردانش در ذهن دارند. آنها نیز میدانند که یافتن فردی که تمام مشخصات را به طور کامل داشته باشد چقدر دشوار است.
آنهایی که در هولیوود بازی میکنند معمولاً در پیدا کردن این سه ویژگی مهارت پیدا کردهاند:
- · پافشاری: نکتهای که موفقترین بازیگران به شما خواهند گفت این است که هرگز هرگز و هرگز درپیمودن جادة موفقیت، جا نزده و تسلیم نشدهاند. اگر میخواهید به عنوان یک بازیگر موفق بشوید پایداری و استقامت مهمترین ویژگی است. باید اعتقاد داشته باشید هر روز صبح که از خواب بیدار میشوید؛ یک قدم به هدفتان نزدیک شدهاید. تنها راه شکست خوردن، از نیمة راه بازگشتن است. تمرکز کنید و عقب نکشید. آن وقت است که موفقیت شما را خواهد یافت.
- · اشتیاق:بازیگری حرفهایی است که نیازمند منتهای اشتیاق است. این اشتیاق نه تنها باید نسبت به خود این حرفه وجود داشته باشد بلکه به نقشی هم بازی میکنید باید اشتیاق داشته باشید. اشتیاق یعنی تعهد داشتن. با متعهد کردن خودتان نسبت به یک شخصیت، عملاً به آن جان میبخشید. البته به خودتان هم تعهد داشته باشید که میخواهید بازیگر موفقی بشوید و خیلی محتمل است به هدفتان برسید.